، مشکل بازيکنان فقر گلزني است؛ ميگويند که مهاجمان ايران گلنزن شدهاند. هر روز هم انتقادهاي جديدي ميشود، اينکه چرا مهدي طارمي موقعيتها را يکي پس از ديگري از دست ميدهد. اينکه چرا با گذشت 13 هفته همچنان اين بازيکن با 7 گل در صدر جدول گلزنان ليگ برتر قرار دارد. شايد در آمار اين انتقادها درست باشد، اما بايد ديد چه اتفاقاتي رقم خورده تا نه تنها کيفيت بازيکنان ايراني، بلکه کيفيت بازيکنان خارجي ليگ هم پايين بيايد.
در حال حاضر مهدي طارمي موفق شده براي پرسپوليس 7 گل به ثمر برساند. شايد او علاوه بر اين 7 گلي که زده، 7 گل صددرصد را هم در بازيهايي که انجام داده، به ثمر نرسانده است. با اين حال اين بازيکن همچنان آقاي گل فوتبال ايران به حساب ميآيد و ساير رقبا نتوانستهاند به آمار مهاجم پرسپوليس برسند. البته که خود طارمي هم بايد از اين وضعيت ناراضي باشد، اما بحث مورد اشاره در اين گزارش نه بحث انتقادي از طارمي است و نه قصد حمايت از او يا بازيکنان ديگر؛ بلکه قصد داريم نگاهي گذرا به آنچه باعث پايين آمدن کيفيت مهاجمان فوتبال ايران شده است، بيندازيم.
با گذشت 13 هفته از ليگ 207 گل در 103 بازي برگزار شده (بازي معوقه نفت تهران و استقلال اهواز محسوب نشده) به ثمر رسيده است. اين آمار ميانگين به ثمر رسيدن 2.009 در هر بازي را نشان ميدهد که يک آمار معمولي است. يعني فوتبال ايران نه آنقدرها هجومي است و نه آنقدر هم که گفته ميشود کم گل؛ از اين جهت که بايد ديد چه شرايط و امکاناتي باعث رسيدن فوتبال ايران به اين آمار شده و چرا آقاي گل ليگ برتر تا هفته سيزدهم فقط 7 گل به ثمر رسانده است.
به طور قطع به يقين امکانات تيمهاي فوتبال ايران از جمله زمين تمريني، سالنهاي بدنسازي، ريکاوري، استخر و...، ورزشگاههاي محل برگزاري بازيها، هتلها، پروازها، وسايل نقليه براي بازيهاي خارج از خانه و ساير امکاناتي که براي يک تيم فوتبال نياز است، حرفهاي نيست. تمام اين امکانات يا ناقص است يا اصلاً وجود ندارد. استقلال و پرسپوليس پرطرفدارترين تيمهاي فوتبال ايران هستند؛ تيمهايي که زمين تمرينيشان مناسب نيست. استقلال از کمپ اختصاصي خود که اولين شرايط يک کمپ را هم ندارد، به زمين شماره 2 آزادي رفته و پرسپوليسيها نيز هر هفته به دنبال زمين جديدي براي دنبال کردن تمرينات خود هستند. برنامه بازيهاي ليگ فشرده است و مسئولان سازمان ليگ تأکيد دارند که چاره ديگري نداشتند و حتي مثال ليگهاي اروپايي را ميزنند که هر چهار، پنج روز يک بار بازي برگزار ميکنند.
اين مقايسهها در حالي صورت ميگيرد که بايد ديد آيا در مقايسه امکانات هم باشگاههاي فوتبال ايران، با تيمهاي اروپايي يکسان هستند که برنامهريزان سازمان ليگ تأکيد دارند بازيهاي ليگ برتر فشرده برگزار شود؟ قطعاً اينطور نيست و به هيچوجه نبايد مقايسهاي بين فوتبال ايران با اروپا و حتي با کشورهاي حوزه خليج فارس شود. در نداشتن امکانات هم بايد ايراد را به فوتبال دولتي گرفت که شرايط حرفهاي را براي تيمها فراهم نميکند. آنها فقط به اينکه تيمي داشته باشند و هر سال در ليگ برتر شرکت کند راضي هستند و اين مسئله هم براي فوتبال راضي کننده نيست. چون ضربه آن به فوتبال وارد ميشود و بدون توجه به ريشه مشکلات، انتقاد کردن، فشار را روي فوتباليستها و مربيان بيشتر ميکند. مديران نتيجهگرا هم که نتوانستهاند امکاناتي براي تيمهاي خود فراهم کنند، در جاي خود باقي ميمانند يا از اين باشگاه به باشگاه ديگري ميروند.
شايد اگر مديران فوتبال ايران سالانه يک بيستم بودجه حداقل 20 ميلياردي باشگاههاي خود را براي امکانات تمريني و تيمي هزينه و سرمايهگذاري کنند، بتوانند پس از گذشت 10 سال زمين تمريني مناسب، سالنهاي بدنسازي و ريکاوري داشته باشند و حتي سالها بعد به ورزشگاههاي اختصاصي هم برسند. اتفاقي که هنوز رخ نداده است. اين نشان دهنده ضعف مديريت در فوتبال ايران است که مسلماً آثار آن را در کيفيت فني هم ميتوان ديد.
حالا ميتوان گفت اينکه آقاي گل ليگ برتر فوتبال ايران پس از گذشت 13 هفته تنها موفق به زدن 7 گل شده، ريشه در اين مشکلات دارد. مشکلاتي که در کيفيت بازيکن و تيمها تأثير گذاشته است. بازيکني که پس از سفرهاي طولاني با تيم ملي به باشگاه باز ميگردد و بدون اينکه ريکاوري مناسبي داشته باشد و در کمتر از 48 ساعت بايد در ترکيب تيم باشگاهياش بازي کند. يا اينکه بازيکني 120 دقيقه در جام حذفي بازي کرده و باشگاهش امکانات مناسبي براي ريکاوري و تمرين تاکتيکي نداشته و حالا بايد بعد از چهار روز بازي ديگري در ليگ برتر و آن هم در زميني کاملاً بيکيفيت برگزار کند.
رضا عنايتي که يکي از بهترين گلزنان فوتبال ايران بوده و علاوه بر بازي در دورههاي قبلي تجربه بازي در اين دوره از ليگ برتر را هم دارد، در خصوص معضل گل نزدن مهاجمان فوتبال ايران به خبرنگار تسنيم ميگويد: «درباره خوب يا بد بودن ليگها، بايد هر ليگ را بنا به ظرفيتش بسنجيم. به نظرم در ليگ ايران آمار 7 گل زده در 13 هفته براي آقاي گل آن خوب است؛ براي فوتبال کاملاً غيرحرفهاي ما که از نظر نرمافزاري و سختافزاري امکاناتي مناسبي ندارد و به بازيکن نميتوانيم بگوييم که فقط به فوتبال فکر کن چون بيرون زمين آنقدر مشکلات دارد که نميتواند به تاکتيک و دستورات مربي فکر کند، اين آمار از سرش هم زياد است».
وي با بيان اينکه بازيکنان خارج از زمين مشکلات زيادي دارند که نميتوانند فقط روي فوتبال فکر کنند و در اين اواخر هم مشکلات بيشتر شده است، ادامه ميدهد: «باشگاهها نميتوانند به تعهدات خود عمل کنند؛ بعد گفته ميشود بازيکن ميلياردي است در حالي که اينطور نيست و تعدادي بازيکن انگشتشمار پول ميلياردي دريافت ميکنند که با اين فشارها حقشان هم هست. ضمن اينکه همان پول نوشته شده در قراردادها داده نميشود، بازيکن براي پولي که نگرفته بايد ماليات پرداخت کند و اگر هم پرداخت نکند ممنوعالخروج خواهد شد. حتي گاهي اوقات بازيکنان بيشتر از پولي که از يک باشگاه دريافت ميکنند، بايد ماليات بدهند و تمام اين مسائل که مربوط به خارج از زمين است، روي بازيکن فشار وارد ميکند. پس اينکه طارمي توانسته با تمام اين شرايط با 7 گل به صدر جدول گلزنان برسد، از سر فوتبال ما هم زياد است و من آن را قابل قبول ميدانم».
برخي در اين چند وقت انتقاد زيادي نسبت به طارمي داشتند و او را بازيکني ميدانند که بيشتر از گل کردن موقعيتها، آنها را از دست ميدهد، اما عنايتي در اين خصوص نظر جالبي دارد: «ايراد ما اين است خيلي زود همه چيز را بزرگ ميکنيم و اين عادت ماست. يک بازيکن را خيلي زود بزرگ ميکنيم و خيلي زود او را از ريشه ميزنيم. نميگذاريم يک بازيکن مانند يک درخت به قد و قامتي برسد که از سايه آن استفاده کنيم. بازيکنان با يکي دو بازي خوب راحت به تيم ملي دعوت ميشوند و خيلي زود از فوتبال کنار ميروند، به اين دليل که اجازه نداديم آنها به ظرفيت کامل برسند و وقتي با يکي دو بازي خوب به تيم ملي ميرسند، توان تحمل فشار زياد را ندارند. آنها را خيلي زود بزرگ کرديم و توقع داريم به همان بزرگنمايي که صورت گرفته، بازيکن بازدهي داشته باشد. به نظر من طارمي بازيکن بسيار خوبي است، اما نتوانسته از زير اين فشار بيرون بيايد و در حال حاضر تمرکز لازم را ندارد».
مهاجم تيم سياهجامگان با اشاره به اينکه برنامه بازيهاي ليگ فشرده است يا تعطيلات طولانيمدت دارد که اين نظم تيمها و آمادگي بازيکنان را به هم ميريزد، ميگويد: «مقايسه کردن اشتباه است، اما تا ميگوييم فشار بازيها زياد است و نبايد چهار روز يک بار بازي کنيم، مسئولان ميگويند فلان ليگ هم همين شرايط را دارد و بازيکنان بايد توان خود را به اين سطح برسانند. اين حرف درست نيست، چون ما بايد بر مبناي امکانات سخت افزاري خودمان و زمينهايي که داريم برنامهريزي کنيم. با امکانات ما ريکاوري سخت است، زمين چمن مناسب براي بازي نداريم که با بازي در اين زمينها بدن درد ميگيريم و زمان ريکاوري بيشتري ميخواهيم و از اين طرف هم بازيها فشرده است. مشخص است در اين شرايط يک بازيکن در هفتههاي ابتدايي ليگ که آمادگي بيشتري دارد، آمار بهتري از خود به جا ميگذارد و در ادامه کار افت ميکند. مسئولان امکانات تيمهاي اروپايي را براي ما هم فراهم کنند، من قول ميدهم هر دو روز يک بار بازي کنم و خوب هم گل بزنم».
عنايتي ادامه ميدهد: «ريکاوري با اين سخت افزار، آماده شدن در اين زمينهاي تمرين و بازي در ورزشگاههايي مثل تختي تهران، تختي انزلي و... که يا چاله چوله دارد يا باتلاق، سخت است. هيچ بازيکني نميتواند قابليت خود را در اين زمينها نشان دهد و اينحجا فقط شانس نتيجه را رقم ميزند. اگر دقت کرده باشيد، بيشتر تيمها در ورزشگاه آزادي بازي زيباتري انجام ميدهند، چون شانس زياي دارند در يک زمين تقريباً با کيفيت تاکتيک خود را اجرا کنند. منتقدان هم که مقابل هم مينشينند، فقط مسائل را توجيه ميکنند، چون خوراک ما توجيه کردن است».
در ادامه اين گزارش بد نيست نگاهي به آمار گلزني در ليگهاي خارجي داشته باشيم. بحث ما در نگاه به آمار مقايسه فوتبال ايران با فوتبال انگليس، آلمان، اسپانيا و... نيست. حتي در نگاه به ليگها، آمار گلزني در ليگ قطر هم آمده است تا يکي از ليگهاي آسيايي هم در اين جدول قرار داشته باشد. بهترين ليگ از نظر گلزني در جدولي که ليگهاي ايران، انگليس، آلمان، اسپانيا، ايتاليا و قطر در آن قرار دارد، ليگ قطري است که کارشناسان ما معتقدند کيفيت لازم را ندارد، اما امکانات فوتبال در اين کشور حداقل از نظر هجومي ليگ اين کشور را در سطح بالايي قرار داده است. بهترين گلزن ليگهاي مورد بررسي، اوباميانگ کامروني است که در 15 بازي براي دورتموند موفق شده 17 گل به ثمر برساند و در صدر جدول گلزنان بوندسليگا قرار بگيرد. آمار اين بازيکن 1.13 گل در هر بازي است. مهدي طارمي هم پس از گذشت 13 هفته از ليگ ايران، 11 بازي انجام داده و 7 گل به ثمر رسانده است. آمار اين مهاجم زدن 0.63 گل در هر بازي است.
در زير جدول ميانگين گلهاي زده شده در ليگ شش کشوري که به آنها اشاره شد، آمده است. گلهايي که طبق بازيهاي برگزار شده ميانگين آن گرفته شده است. همچنين بهترين گلزنان اين ليگها با ميانگين گلهايي که در هر بازي زدهاند در جدول زير آمده است.
رديف |
ليگ |
تعداد هفتههاي برگزار شده |
ميانگين گل در هر بازي ليگ |
آقاي گل فعلي |
تعداد گل |
تعداد بازي |
ميانگين گل زده آقايگلها در هر بازي |
1 |
ايران |
13 |
2.009 |
مهدي طارمي |
7 |
11 |
0.63 |
2 |
انگليس |
15 |
2.68 |
جيمي واردي |
14 |
15 |
0.93 |
3 |
آلمان |
15 |
2.86 |
اوباميانگ |
17 |
15 |
1.13 |
4 |
اسپانيا |
14 |
2.56 |
نيمار |
14 |
13 |
1.07 |
5 |
ايتاليا |
15 |
2.50 |
ايگواين |
14 |
15 |
0.93 |
6 |
قطر |
11 |
3.20 |
بربوسا تاباتا |
12 |
11 |
1.09 |
آمار اين جدول نشان ميدهد که ليگ ايران از نظر گلزني آنقدرها هم از ليگهاي ديگر عقب نيست. حتي آمار گلزني آقاي گل هم هرچند مطلوب نيست، اما فاصله زيادي با آقاي گل ديگر ليگهاي دنيا ندارد. البته امکانات بسيار مناسبي که در ليگهاي انگليس، آلمان اسپانيا و قطر وجود دارد، با آمار آقاي گلها نيز رابطه مستقيم دارد. ليگي مانند سري A ايتاليا که شايد در اين چند سال کمي از نظر امکانات از ليگهاي همسطح خود عقب مانده، آقاي گلش ميانگين گل کمتري نسبت به آقاي گل ليگهاي انگليس، آلمان و اسپانيا دارد. پس شايد بتوان گفت مشکل گلزني در فوتبال ايران فقر گلزني بازيکنان نيست؛ بلکه يکي از دلايل آن فقر امکانات است.
محسن خليلي که يکي از آقاي گلهاي ليگ برتر بود و سابقه بازي در پرسپوليس را هم دارد درباره اين مسئله ميگويد: «من ابتدا ميخواهم درباره شرايط بازي در پرسپوليس و خودم صحبت کنم؛ شرايطي که اکنون مهدي طارمي هم دچار آن شده است. وقتي بازيکني وارد پرسپوليس ميشود، خيلي سخت است که فکر کند به کجا آمده و وقتي به عنوان بازيکن معمولي به تيم آمد، نميتواند درک کند که با چه فشاري روبهرو خواهد شد. حالا وقتي اين بازيکن معمولي سطح بالايي پيدا کرد، به بازيکن اصلي و تاثيرگذار تيم تبديل شد، به او آقاي گل گفتند، آن لحظه تمامي فشارها را حس ميکند، چون وقتي يک موقعيت را خراب کرد و اين يکي موقعيت تبديل به دو يا سه موقعيت شد، ديگر شرايط خوبي نخواهد داشت».
وي ادامه ميدهد: «بازيکناني که به پرسپوليس ميآيند، اول فصل خيلي راحت گل ميزنند. با اعتماد بهنفس، بدون فشار و بدون اينکه احتمال بدهند اگر توپشان گل نشود، چه خواهد شد کارشان را جلو ميبرند. وقتي با اين شرايط به بازيکن تأثيرگذار تيم تبديل ميشوند، انتظار بالا ميرود و به عنوان اميد گلزني تيم تيتر يک رسانهها ميشوند، پس قبل از بازي با يک مسئوليت سنگين وارد بازي ميشوند. اين بازيکنان وقتي توپ را گل نميکنند و عکسالعمل هواداران را ميبينند، فشاري به مغز و ساق پاي آنها وارد ميشود که ديگر توان درست ضربه زدن به توپ را هم ندارند. اين مسئله اعتماد بهنفس بازيکن را کاهش داده و فشار رواني را افزايش ميدهد که دقت بازيکن به شدت کاهش پيدا ميکند».
مهاجم پيشين پرسپوليس که خودش هم با شرايط اين روزهاي طارمي در ليگ هفتم مواجه شده بود، ميگويد: «اکنون برخي اين شرايط را بحران مينامند، اما بايد بگويم اين شرايط سرعتگيري است که خود بازيکن بايد از روي اين سرعتگير رد شود. من وقتي چند هفته گل نزدم، همه گفتند خليلي يک جرقه بوده، اسير شهرت شده و هزار تحليل و تيتر ديگر که اين مسائل چند هفتهاي روي عملکرد من تأثيرگذار بود، اما بعد از بازي با پيکان که گلزني کردم، توانستم روند خوبي داشته باشم و آقاي گل شوم. اين شرايط نه فقط براي من و طارمي، بلکه براي همه بازيکنان به وجود ميآيد. شايد افت بدني و شايد افت روحي و رواني اين شرايط را ايجاد کند و شرط خروج از اين شرايط اسير حاشيه نشدن است».
خليلي ميافزايد: «در مورد اينکه چرا مدتي است در فوتبال ايران فقر گلزني داريم، دلايل زيادي وجود دارد. ما بعد از علي دايي در سطح ملي مهاجم گلزني نداشتيم و پس از افت بازيکنان داخلي نيز اين خارجيها بودند که توانستند از موقعيت استفاده کرده و آقاي گل شوند. در مجموع فکر ميکنم، تغيير پست بازيکنان در تاکتيکي تيمي، نبودن يک هافبک بازيساز که حداقل بتواند در هر بازي سه موقعيت گل ايجاد کند ميتواند در فقر گلزني فوتبال ايران تأثيرگذار باشد. سطح فوتبال ما طوري است که هافبکهاي بازيساز حداقل بايد سه موقعيت براي مهاجمان ايجاد کنند تا حداقل يکي از اين موقعيتها تبديل به گل شود. سبک بازي تيمها، دفاعي يا هجومي بودنشان و تمام اين مسائل در گلزني مهاجمان دخيل است».
مهاجم پيشين پرسپوليس درباره دخيل بودن «فقر امکانات» در «فقر گلزني» مهاجمان به تسنيم ميگويد: «اين مسئله از فاکتورهاي تأثيرگذار در فقر گلزني بازيکنان است و اگر زمين مناسب نباشد نميتوان به راحتي دريبل زد يا ضربه نهايي را به سمت دروازه روانه کرد. دريافت نکردن پول از باشگاه نيز که فشار مالي به بازيکن ميآورد و باعث ميشود بازيکن تمرکز لازم را نداشته باشد. اتفاقات داخلي تيم و مسائل حاشيهاي هم به طور قطع در روند گلزني بازيکنان تأثيرگذار است. متأسفانه در فوتبال ما هم بحث کارشناسي صورت نميگيرد و آناليزورها نيز چند سالي است به تيمها اضافه شدهاند».
انتهاي پيام/